از اینجا و در این لحظه
گذشته چه محتوم مینماید
در غبار ویرانههایِ قصری ماسهای
که در وزشِ غروبِ یک ساحلِ پاییزی
از کفآلودگیِ امواج بر جا مانده باشد
و بر تخلخل اندام فرساییدة تندیسی
که خود اشکهاش شسته باشند و
جزاموار خورده باشندش
گذشته بر دیگر-نبودنِ خویش پا میفشارد
نابودیِ محتوم، مکرر و اجتنابناپذیرش را به نظاره میگذارد
قصری که هربار از یک گوشه ویران شود اندوهزاست
و اندامی که از اولروز برای منهدمشدن زاده شود
اندوهی محتوم، بدیهی و به ناچار همواره مبتذل
گذشته چه محتوم مینماید
در غبار ویرانههایِ قصری ماسهای
که در وزشِ غروبِ یک ساحلِ پاییزی
از کفآلودگیِ امواج بر جا مانده باشد
و بر تخلخل اندام فرساییدة تندیسی
که خود اشکهاش شسته باشند و
جزاموار خورده باشندش
گذشته بر دیگر-نبودنِ خویش پا میفشارد
نابودیِ محتوم، مکرر و اجتنابناپذیرش را به نظاره میگذارد
قصری که هربار از یک گوشه ویران شود اندوهزاست
و اندامی که از اولروز برای منهدمشدن زاده شود
اندوهی محتوم، بدیهی و به ناچار همواره مبتذل
2 اردیبهشت 1384
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر