۱۳۸۷-۰۳-۰۳

اندوهِ مبتذل

از اینجا و در این لحظه
گذشته چه محتوم می‌نماید

در غبار ویرانه‌هایِ قصری ماسه‌ای
که در وزشِ غروبِ یک ساحلِ پاییزی
از کف‌آلودگیِ امواج بر جا مانده باشد

و بر تخلخل اندام فرساییدة تندیسی
که خود اشک‌هاش شسته باشند و
جزام‌وار خورده باشندش

گذشته بر دیگر-نبودنِ خویش پا می‌فشارد
نابودیِ محتوم، مکرر و اجتناب‌ناپذیرش را به نظاره می‌گذارد

قصری که هربار از یک گوشه ویران شود اندوه‌زاست
و اندامی که از اول‌روز برای منهدم‌شدن زاده شود

اندوهی محتوم، بدیهی و به ناچار همواره مبتذل

2 اردی‌بهشت 1384

هیچ نظری موجود نیست: