۱۳۸۷-۰۴-۲۶

روح سرگردان خانة متروک

از این اتاق به آن اتاق
در پی آینه‌ای
از دیوارها می‌گذرم
اما پنجره را باز نمی‌کنم
از هول هجوم کرکنندة تصویر صامت دیواری
که آن را کور کرده است

در راه‌پله‌ها
به دنبال پنجره‌ای می‌گشتم
تا نیم‌رخم را در آن قاب کنم
و در پاگردی
از چارچوب دری نیمه‌باز
گذشتم

دری که نمی‌دانم انتهای کدام راهرو است
و دیگر فرقی هم نمی‌کند
اکنون به دنبال آینه‌ای
از این اتاق به آن اتاق
از دیوارها می‌گذرم

25 تیر 1387