۱۳۸۷-۰۳-۰۳

مجال

کاکلی‌ها
لای میله‌های نگاه مضطربت
تا آخر
شادمانه پَرپَر زدند...

قناری‌ها
در گلوگاه سلاخ یقین‌هایم
از فراقِ فراق
خموش گریستند...

عشق را، باری،
زبانِ سخن بود؛
در این همهمه، اما،
مجالِ سخن
کم بود!

5 مهر 1386

هیچ نظری موجود نیست: