۱۳۸۷-۰۳-۰۳

وصیت

جرقه‌های طنز چه خاموشند
آن گاه که داس بزرگ
لبخند سیاهش را
بر جان‌های مضرس ما تیز می‌کند

از هم‌اکنون در خاطره‌هاتان
بر سنگ شفاف و سبکی به رنگ آبی روشن
برایم به خط نارنجی غروب بنویسید
در این مکان، تنها خنده، آشتی، هدیه، دوستی، شوق، رقص، آواز،...

آنجا به سراغم بیایید
با هیاهوی مستان سرخوش
پایکوبان شادی کودکانه
و از تنهایی ابدی بیدارم کنید

از هم‌اکنون
لحظه‌هایی که به یادم هستید
لبخند زندگی نوازشم می‌کند
27 بهمن 1382

هیچ نظری موجود نیست: