۱۳۸۷-۰۳-۰۲

چون نور

به علیرضا

مرا در منزل یاران چه جای عیش چون هردم
جرس فریاد می‌دارد كه بربندید محمل‌ها
آری!
گذشتن از این بحر هول آسان نیست:

گرداب بیم،
شب التهاب،
تنهایی،
جسمی كه غوطه می‌خورد و غرق می‌شود...

یك نقطه نور، لیك، می‌گذرد تا افق سبك:
دور از طنین جرس،
در امان عشق،
آنجا ستاره‌ای است، بر خطی از آب، منتظر.

تهران، سیزدهم اسفند 1375

هیچ نظری موجود نیست: