چرا دیگر دروغ نمینویسی؟!
آخر دیوارهای اتاق دیدم را كور كردهاند
دیوار جریان آب را سد میكند
میلههای پنجره را هم خزه گرفته است...
فكر میكنی بتوانم تور وسیعی بشوم
با حلقههایی درشت
در مسیر آب؟...
نه! طاقت تقلای ماهیان را هم ندارم
آیا هنوز در رودخانهها سرخس میروید؟
هان! این شد یك حرفی!
این را دوست دارم:
كه مثل شاخة نرمی در آب برقصم
دیدی چه آسان بود
از این اتاق بسته
به آبتنی رفتن؟!
خب! این هم دروغی دیگر!
آخر دیوارهای اتاق دیدم را كور كردهاند
دیوار جریان آب را سد میكند
میلههای پنجره را هم خزه گرفته است...
فكر میكنی بتوانم تور وسیعی بشوم
با حلقههایی درشت
در مسیر آب؟...
نه! طاقت تقلای ماهیان را هم ندارم
آیا هنوز در رودخانهها سرخس میروید؟
هان! این شد یك حرفی!
این را دوست دارم:
كه مثل شاخة نرمی در آب برقصم
دیدی چه آسان بود
از این اتاق بسته
به آبتنی رفتن؟!
خب! این هم دروغی دیگر!
2 اردیبهشت 1382
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر