۱۳۸۷-۰۳-۰۳

دو معشوقانه

-1-

طلب‌ها
بازپس‌گرفتنی نیستند

بدهكار خوب
آن است كه
به قدر وسع‌اش می‌پردازد
تا كمی از رضایت تو را
برای خود خریده باشد

و بهترین بدهكار
آن كه همة دارایی‌اش را
بابت تمام خوشنودی تو روی پیشخوان بریزد
دیگر تو را مایملكی بیش نیست

-2-

از تك‌درخت سدری كه
در پهنای دشت دور
متانت سبزش را می‌پراكند
چه می‌خواهی؟

از غذای لذیذی كه
در رستوران مورد علاقه‌ات
سفارش می‌دهی
چه می‌خواهی؟

از نوازش گذرای قطره‌های باران یك عصر بهاری چه می‌خواهی؟
از یك فیلم خوب چه می‌خواهی؟
از ابرهای گل‌بهی هنگام غروب آفتاب چه می‌خواهی؟
از روزنامه‌ات چه می‌خواهی؟
از ستارگان آسمان شب كویر چه می‌خواهی؟

و از ناخن‌هایت، موهایت، دندان‌هایت
چه می‌خواهی؟

مرا تا می‌توانی
لاك نزن، شانه نزن، مسواك نزن

مرا
برای هر چه دلت می‌خواهد بخواه

اما برای توجهت
و برای آسودن
فقط انتخابم كن!

24 خرداد 1382

هیچ نظری موجود نیست: