همین كه هیچ چیز مثل هیچ وقت نیست
همین كه دیگر نمیتوان تمام شب زیر باران قدم زد
همین كه تقریباً برای تمام بوها خاطرهای در سر هست
همین كه لطف میكنند و دیوانگیها را مزاح تلقی میكنند
همین كه وقت نمیشود همه را برایت بشمارم
همین است كه مثل باد
وقتی سوار بر دوچرخه
سرازیری را پایین میرفتیم
در گوشم صدا میكند
همین كه دیگر نمیتوان تمام شب زیر باران قدم زد
همین كه تقریباً برای تمام بوها خاطرهای در سر هست
همین كه لطف میكنند و دیوانگیها را مزاح تلقی میكنند
همین كه وقت نمیشود همه را برایت بشمارم
همین است كه مثل باد
وقتی سوار بر دوچرخه
سرازیری را پایین میرفتیم
در گوشم صدا میكند
12 دی 1383
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر