۱۳۸۷-۰۳-۰۳

سوار بر گورخر

به رامین ده‌دشتیان

سفید روی سیاه می‌گویم:
مجالی برای همی‌مردن نمانده است
می‌دانم که زندگی
ناگهان در لحظاتی
به سراغم خواهد آمد

پس حرف‌ها را باید گفت و رفت

واژه‌ها
غبارِ در قفای سوار شبروند
که آهسته فرو خواهند نشست
و بر روی صندلی‌ها
میزها
و فرش کف این اتاق
معنا خواهند یافت

راستی!
راه‌راه‌های گورخر
سفیدند یا سیاه؟

23 اردی‌بهشت 1387

هیچ نظری موجود نیست: