۱۳۸۷-۰۳-۱۴

بخشودن

به نازی

بر شانه‌ها نیست
و نه اهریمن
که برخی از آن دیگریان
به بوسه هم نه
که با نگاه و گفتار
یادگارهایی بر جانمان حک می‌کنند
کز هر نقش‌اش
به زمان
اژدهایی تواند رُست
تا یک سرش ما را بسوزد
و سر دیگر
دیگری را

ما که دماوند خود را
هماره بر دوش می‌کشیم
از عزلت و اسارت
چشم علاج نفرین فروبسته‌ایم

و بخشودن نیز
اگر بخواهد گذشت محقری
در تنهاییِ مسیحاییِ مصلوبی
نباشد
علاجی از باب مفاعلت است

هر سر اژدها
به دستی مهار باید

14 خرداد 1387

۱ نظر:

ناشناس گفت...

کم پیدایید