هشتمین سالگرد درگذشت محمدرضا لظفی
یادش گرامی🤍
عجبم زودبهزود
میرسد نوبت یادآوری تلخ وداعی که... چه زود!
و چه حیف!...
یاد آن زخمۀ پرشور،
و آن پنجۀ پرنور، ولی
بیصدا، همواره،
متصل جایی در سینۀ من
میوزد با ضربان قلبم
و دم و بازدمام.
یادهایی در عمق
که محاطیم در آن
قطرات آبی که در آن غوطهور است
ماهی جان من از عمری پیش.
12 اردیبهشت 1401
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر