۱۳۸۹-۱۱-۱۹

لو رفته

به نیلوفر هاشمی شیرازی
تابلو شد!
دستم رو شد!
لو رفتم!
حالا دیگر همه فهمیدند
که من همانی هستم که می‌گویم!
و مأموران
بی‌امان
به دنبال آن کسی می‌گردند که باید باشم
تا کت و شلوار خصائل نیک مرا به تنش کنند
و مرا با زیرپوش خصائل نکوهیده‌ام
در یکی از اتاق‌های آسایشگاه «فراموش خواهی کرد تا دیگر یادت نرود»
بستری کنند
حالم را جا خواهند آورد!
هه هه هه!... احمق‌ها!
19 بهمن 1389

۳ نظر:

aivd ,v گفت...

سلام دوست عزیز
سال نو مباااااااارک و مشتاق دیدار.
چه خوب که هنوز می نویسی. مگر فیلتر هنوز به شما سرایت نکرده!؟ راستی من امروز بعد از مدتها توانستم با... شمن بیایم. شما چطور می آئید.راه دیگری اگر هست غیر از بلگسپلته!!! به من هم بگویی صواب دارد.

شهری ور گفت...

بابا من شهری ور هستم. avid یعنی چی؟ چرا اینطوری شده!؟
بهرحال من خودم بودم ها. اشتباه نشه.

فریبا گفت...

سلام
حال و احوال؟ اگر اشکالی ندارد آدرس آن وبلاگتان را که مطلب می گذارید. شعر نه هاااا! اون یکی که یک بارهم در فیس بوق گذاشته بودید هااا... خودم هم نفهمیدم چی گفتم ولی فکر کنم شما فهمیدی. می خواهم آن را لینک کنم به جای این یکی. قبول است؟
ممنون و تشکر